سخنرانیهای نانا
عزیزم این روزها باورم نمیشه که تو داری دوساله می شی :بزار یکم از سخنرانیهایت بگم اونو اَ تِتاب اِجا( اون کتاب رو بزار اینجا) اونوبده: من می گم اینو؟تو میگی نه ! بعد از چند بار گفتن به خواسته ات میرسی میگم این و تو می گی:آن هفته پیش که عمو علی اومده بود خونه ما بعد از رفتن عمو و بابایی باهم تو تا چند روز بهونه می گرفتی که بابا لفت- عمو لفت و بعد از برگشتن بابایی از سفر هنوز که هنوز تو میگی عمو لفت ( البته با لحن ناراخت) بابایی به نانا می گه مامان کو؟نانا مامان کو؟ نانا:مامان اوجاس الا می یاد ( مامان اونجاست الان می یاد) فعلهای امری: بیو( برو) منداس(بنداز) میشین( بشین) نیو( نرو) اِخواب(بخواب) اسامی جاندران و اشیا گاتو ب...
نویسنده :
مامانی
17:15